نتایج جستجوی عبارت «غلام حسین نقی زاده مدرسه شهید آیت مشکان حوزه علمیه امام مهدی(عج) گردان کمیل شلمچه جعفر سجادیان گلزار شهدای مشکان ۱۳۶۶/۱۰/۷ ۱۳۶۷/۱/۱۶ ۱۳۶۶/۱۱/۲۰ ۱۳۶۷/۳/۷ ۱۳۶۷/۳/۲۳ بیت‌المقدس ۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید باقر هاشمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد باقر هاشمي »
باقر هاشمی از ملکوتیانی بود که در سال 1343، در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، درخانواده‌ای مذهبی و متدین، زندگی دنیای مادی را درک کرد. با فداکاری پدر و مادری مهربان، درس انسانیت را در مکتب ولایت فراگرفت و برای آموختن رموز خلقت و پی‌بردن به علوم عقلی و نقلی، راهی مدرسه شد. دوره ‌ابتدایی را در دبستان هجرت آغاز نمود. از آنجایی که در میان شاگردان مدرسه، فردی منضبط، خوب و زرنگ بود، توانست دبستان را با...
زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امان‌الله، در تاریخ‌10/10/1342 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار می‌گرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نی‌ریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خلیل شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچه‌های شهر نی‌ریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت می‌کنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانواده‌ای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاه‌که گام‌هایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نی‌ریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نی‌ریزی شروع و موفق...
زندگینامه آزاده و جانباز علیرضا عزیزی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا عزیزی فرزند محمد، در فروردین ماه سال 1347 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت‌ با موفقیت گذراند. سپس برای ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابن‌سینای همان شهر شروع به تحصیل نمود. او در طول مدت تحصیل از استعداد خوبی برخوردار بود و دوران راهنمائی را نیز با موفقیت گذراند. وی ضمن تحصیل، اوقات فراغت را در کمک به پدر خود در امر کشاورزی می‌گذراند. پس از...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
چهاردهمین روز از مهر سال 1348، زردی برگ درختان و ریزش آنها حکایت از رسیدن فصل خزان را می‌کرد. صبحگاه همان روز در روستای طشک، از توابع آباده طشک، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی، طفلی چشم به جهان گشود که همراه خود بهار پر طراوت زندگی را در خزان نمایان ساخت. نام جهانبخش را برای او برگزیدند و در دامان پر مهر خود به تربیت وی همت گماشتند. گامهای مصمم خود را برای فراگرفتن دانش به سوی دبستان...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید شاهپور امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دستهای مهربان و ترک خورده‌اش از کار کشاورزی، تفسیر کننده صبر و بردباری او بود، او که در 10/3/1340 در شهرستان نی‌ریز، بخش آباد‌ه طشک، شهر آباده، در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش چشم به جهان گشود. پس از گذراندن ساعات خوش و تلخ روزگار، برای کسب علم وارد دبستان هجرت شد. دوره راهنمائی را در مدرسه ابن‌سینای بخش آباده طشک در سال 1350با موفقیت به پایان رساند. فقر مالی و مشکلات اقتصادی، وادارش کرد تا علی‌رغم میل باطنی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بی‌پروا بر شعله‌های شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نی‌ریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شدند‌. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت ‌‌می‌کردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند                        چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که می‌گشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل می‌خوانی. قصه مجنون‌صفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بی‌محابا بر آتش‌وآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نی‌ریز،‌ میان خانواده‌ای روحانی و پیرو اهل‌بیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا غزال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دهم تیر سال ۱۳۲۸ صدای گریه غلامرضا در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای کشاورز و مذهبی با آواز مرغان سحری پیوند خورد و طبق‌طبق شادی را با خود به همراه آورد. از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و درس و محبت به اهل‌بیت (ع) آشنا شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان بختگان نی‌ریز و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان‌های شهید بهشتی نی‌ریز و حیّانِ شیراز با موفقیت سپری کرد. پس‌ازآن دو سال به خدمت زیر پرچم...